همزمان با تحصیل در رشته پرستاری دانشگاه در کلاسهای بازیگری «کارنامه» هم شرکت میکرد و از آنجا بود که برای بازی در فیلم «مرگ یک پینوکیو» معرفی شد، نرگس محمدی پس از بازی در این فیلم حدود یک سال در تئاتر به فعالیت خود ادامه داد که در همین مدت موفق شد جایزه بهترین بازیگر زن را از جشنواره «ماه» حوزه هنری دریافت کند. نرگس محمدی پس از تجربهای که در تئاتر کسب کرد به سینما بازگشت و در فیلمهایی چون ریسمان باز، آناهیتا، سوپراستار و اخراجیهای ۲ بازی کرد.
خانواده نرگس محمدی:
سه فرزندیم، من فرزند بزرگ خانوادهام و یک خواهر و برادر دارم که هر دوی آنها ازدواج کردهاند و فقط من در کنار مادرم زندگی میکنم. شوهرخواهرم آقای غفوریان کار عکاسی را دنبال میکنند، خواهرم نیز دستی بر آتش نقاشی دارد. محسن، برادرم هم پیش از من در چند فیلم کوتاه بازی کرده بود اما الان درگیر کار است و بازیگری را دنبال نمیکند.
بخشی از زندگی نرگس محمدی از زبان خودش:
نرگس محمدی میگوید از ابتدا دوست داشتم در رشته هنر ادامه تحصیل دهم اما روزی که باید در آزمون ورودی هنرستان صدا و سیما شرکت میکردم اتفاقی برایم افتاد که امتحان را از دست دادم. به همین دلیل در شاخه تجربی کنکور دادم و در رشته پرستاری پذیرفته شدم.
نرگس محمدی میگوید خانواده من نسبت به بازیگری گارد منفی نداشتند و اتفاقا از حضورم در عرصه هنر استقبال هم میکردند. نرگس محمدی میگوید مادرم کارمند صدا و سیما بود و با محیطهای هنری آشنایی داشت، از طرفی تمام اعضای خانوادهام به فیلم علاقهمند بودند. اما موضوعی که وجود داشت این بود که خانوادهام اصرار داشتند اول درسم تمام شود و بعد به طور جدی وارد عرصه بازیگری شوم که خدا را شکر این اتفاق هم افتاد.
جهت نمایش عکسها در سایز اصلی بر روی آنها کلیک نمائید
نرگس محمدی و مادرش:
مادر نرگس محمدی میگوید: «من از نرگس در مورد کارهای خانه راضیام. نرگس تنها دوست من بوده و همیشه در کنار من حضور داشته، البته این چند ساله به دلیل مشغله کاری کمی، در انجام کارهای منزل تنبل شده که آن را هم میگذاریم به حساب مشغله کاریاش، گرچه باید بگویم نرگس بهترین دوست من است! (باخنده) البته تصورتان این نباشد که من بین بچهها فرق میگذارم، به این دلیل که نرگس بیشتر در کنار من است. نرگس خانم هم میگوید: «مادر، عزیزترین و بهترین نعمتی است که خداوند به بندههایش مرحمت میکند، برای من هم عزیزترین موجود روی زمین، «مادرم» است که با تمام وجود دوستش دارم…»
نرگس محمدی شاگرد پرویز پرستویی و…
(اساتید نرگس محمدی) نرگس محمدی میگوید ما جزو آخرین هنرجویان موسسه کارنامه بودیم که استاد پرستویی و آقای حبیب رضایی در آنجا حضور داشتند.
آقای رحمانیان نیز در کنار این دو بزرگوار حضور داشتند، خانم تیموریان و استاد رایگان، پیام دهکردی و رضا بهبودی هم درسهای زیادی از بازیگری به ما آموختند. در مجموع، کلاسها بسیار پر بار و خوب بود اما بد نیست بدانید همان روز اولی که برای ثبت نام به «کارنامه» مراجعه کردم، آقای پرستویی و رضایی گفتند که ما شرایطی را برای بچهها فراهم میکنیم که به شدت سخت است و به همین دلیل ممکن است خیلی از بچهها در میانه کار عطای بازیگری را بر لقایش ببخشند و همین هم شد، ما در ابتدای کلاسها بیست هنرجوی دختر و بیست هنرجوی پسر بودیم، اما اواخر کار، از این جمع چهل نفره فقط پانزده نفر باقی مانده بود. من از ابتدا خودم را برای این سختیها آماده کرده بودم و از آنجایی که این حرفه و هنر را دوست داشتم تمام سختیها را تحمل کردم.
جهت نمایش عکسها در سایز اصلی بر روی آنها کلیک نمائید
من و ستایش:
نرگس محمدی درباره نقش ستایش چنین میگوید: نمیشود گفت که من و «ستایش» شبیه هم هستیم، اما به هر حال برخی از خصلتهای من در «ستایش» هم دیده میشود، اما این طور نیست که بگویم من خودم را بازی کردم. ستایش مجموعه گاهی اوقات کارهایی انجام میدهد که قطعا اگر من (نرگس) جای او بودم هیچ وقت آن کارها را انجام نمیدادم، البته برخی از ویژگیهایش هم بیشباهت به من نیست. مثل مهربانی، صبوری و… که به نظر من صبوری ستایش ستودنی است، یکی از مواردی که وجود داشت این بود که ستایش هم نسل من نبود و برای رسیدن به این شخصیت باید حال و هوای ۲۰ سال پیش را درک میکردم و با آن روزگار کمی آشنا میشدم.